نور چشمم
سلام زندگی مامان و بابا مهربون من این روزا ماشاالله هزار ماشاالله خیلی شیطون شده شیطونکم دوست داره از همه چی بالا بره حتی وقتی بغل باشه از سرو کول آدم .دیگه کاملا چهار دست و پا میره سرعتش هم خوب شده با پدر گرامیش بازی های المپیک رو میبینن وقتی بابا میگه برای ایرانی ها دست بزن زودی براش دس دسی میکنه قربونش برم.یه صبح قبل از اذان صبح بیدار شده بود و با صدای بلند میگفت ات ات منظورش ساعت بود بابا میگه یعنی پاشین دیگه اذان گفت ایشالا هیچ وقت پسرم نماز صبحت قضا نشه که اینقدر سحرخیز هستی .عاشق ساعت هستی خونه هر کی بریم تو خونشون دنبال ساعت میگردی و یکسره میگی ات ات .مامان برات یه ساعت کاغذی درست کرد بلافاصله که نشونت دادم گفتی ات الهی من فدای...
نویسنده :
مامان و بابا
20:42