تولد دو سالگی عزیزم
سلام ای تنها بهونه واسه زنده موندن
تولد تو تولد من است چون وقتی تو می آیی من زندگی می کنم
از اینکه اینقدر دیر اومدم وبلاگت شرمنده گلم اومدم تا تولد دو سالگی مهربون ترین پسر دنیا رو بهت تبریک بگم بعد میام عکس میزارم خاطره روز تولدت اینه که دو تا عکسای عوض کردیم اصلا حاضر نشدی عکس یادگاری بگیری .مهربونم ایشالا همیشه سالم باشی قشنگم .شیرین زبونی شدی که نگو همش میای مامانو میبوسی میگی مرسی .دیگه به بابا میگی آدین قوی تره بعد هم دستات رو میبری بالا یعنی من قوی هستم .با بابا که بازی میکنی به بابا با اون لهجه شیرینت میگی اگه مُتُنی بتن = اگه میتونی بزن .با آبتین دوستت دعواتون شد برگشتی به دوستت میگفتی دایی آدین پلیسه تتنگ داره لهت میتونه . دایی یادت داده میگی برو بابا بعدش هم میگی خودت بابا .یه روز بهت گفتم برو بابا میگی آدین بابا نیست آدین پسره مردم از خنده مهربونم.عشق آمبولانس هستی وقتی میگیم میخوای چیکاره بشی میگی آمبولانس ایشالا دکتر بشی آمبولانس هم داشته باشی . میگم چه قصه ای برات تعریف کنیم میگی تصه آمبولانس . شبا برات قصه میگیم تا خوابت ببره تصه جک و مامانش هم دوست داری منظورت جک و لوبیای سحرآمیزه .ماشاالله هر روز شیرین زبون تر میشی با اون لهجه بچه گونت خوردنی تر شدی عزیزم .