آیدین آیدین، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

آیدین عزیزم

ورود به خونه جدید

وقتی به دنیا اومدی ما رفتیم خونه مامان بزرگ آخه تو زود به دنیا اومدی نگذاشتی بریم خونه رو مرتب کنیم بعدش خاله و عمه  رفتن خونه خودمون همه چی رو شستن و مرتب کردن دست گلشون درد نکنه بعدا میری جبران میکنی مگه نگه گلم ؟ خونه مامان بزرگ که بودیم همه اومدن دیدنت .خاله هم خیلی زحمت کشید همش کنار تو بود حمومت میداد شب پیشت می موند وقتی روی پای اون بودی آروم بودی من میگفتم شاید فکر میکنه تو مامانشی .بعد از بیست روز  با خاله  وبابااومدیم خونه خودمون ...
17 اسفند 1390

تکتم جون

تکتم دختر خاله سمانه است که یه ماه از تو کوچکتره و مامانی خیلی دوستش داره و تکتمی خیلی ریزه میزه است مامان بهش میگه خاله ریزه کوچولو موچولو دوستت داریم ...
17 اسفند 1390

هدیه

روز جمعه که ختنه شدی خاله و عماد و علی رفته بودن نماز جمعه اونجا عماد و علی قران خونده بودن دو تا کتاب داستان بهشون هدیه داده بودن که اونها هم هدیه هاشونو دادن به تو دست گلشون درد نکنه ...
4 اسفند 1390