آیدین به روایت تصویر
سلاااااااااااااااااااااااااااااام عزیزترینم
عکس تولد دو سالگیت
اینجا هم خونه بابابزرگ
بقیه رو می گذاریم تو ادامه مطلب....
چهار روز بعد از تولدت تولد دختر دایی آنیل بود که شما عاشقشین اینم عکس عشقت...
میگیم میخوای چکاره بشی میگی میخوام پلیس بشم میگیم یعنی همکار دایی حمید بشی میگی نه من میخوام دامادش بشم تفنگ بزرگ داره بده به من ماشاا... خوب زرنگی .عمه قربون آنیل بشه
عشق دریا و آب بازی هستی با پدر مهربونت همیشه راهی دریایین و هر جایی آب ببینی سریع لباساتو در میاری حالا دریا باشه قنات باشه رودخونه فرقی نداره تو در هر صورت باید آب تنی کنی
آفتاب سوخته شدین با یه عالمه ضدآفتابی که زدین
یه عروسک داری اسمش چیریوسه که یه جورایی پسرته خیلی دوسش داری یه روز گفتی میخوام چیریوس ببرم دریا دستش بگیرم غرق نشه ؟؟
بعد از حموم عروسکاتو انداختی تو تختت داد میزنی من نیستم منو پیدا کنین اصلا هم دیده نمیشی عزیزم
وقتی که ساکتی صدات نمیاد داری چیکار میکنی ؟؟؟خوب معلومه با چی سرگرمی...
از ادوات جنگی خوشش میاد تانک.بمب.تفنگ که با همشون ماشینا رو منفجر میکنی
شب یلدا خونه عمه بتی بودیم
شب قدر گلزار شهدا
عید فطر با دخترااااااااااااا میگی و میخندی
ماشاا... هزار ماشاا... دخترا عاشقتن عزیزم.آنیسا و سدنا بالا و سارینا و ثنا و نوریه عکسای پایین
عماد عزیزم هم مدرسه تیزهوشان قبول شده و هم نمونه دولتی که عکسش جلو مدرسش زده بودن تو رفتی ببینی ایشالا دکتر بشی عماد عزیزم ماشاا... هزار ماشاا...
آیدین و سدنا شاهچراغ
اینجام با تعجب به نی نی که اومده بود عکس دونفرتونو خراب کرده نگاه میکنین!!!!!
عشق مک کویین...
این پسر عشق منه ...
موش شدی رفتی شهر موش ها رو ببینی.تیکه کلام بعد از دیدن فیلمت هم این بود میگی نارنجی میگه خوشم نمیاد از اینا اییییییییییییشش
عاشقتم نفسم