آیدین آیدین، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه سن داره

آیدین عزیزم

نفس مامان شعر میخونه

1392/3/29 20:54
نویسنده : مامان و بابا
485 بازدید
اشتراک گذاری

فدای چشمات میشم وقتی نگات با منه

نفس مامان این روزا شعر میخونه چند مدت پیش وقتی میگفتیم آدین جون شعر بخون یه چیزای میخوندی فقط خودت میدونستی الان وقتی میگیم یه توپ دارم میگی قلقلیه مامان:سرخ و سفید و آدین:آبیییه مامان:میندازم زمین آدین :هباااا . تا همینجا بلدی .دیگه اینکه عاشق رنگ آبی هستی لباست رو نشون میدیم میگیم چه رنگیه میگی آبی همه چی رنگش آبیه از نظر شما.بازی میکنی یه دست میزاری رو سینه خودت و یه دست میزنی به مامان میگی ده بی سی چل.دیگه وقتی میگیم دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده میگی نوچ نوچ خبر داری میگی نوچ نوچ خیلی آبدار هم این کارو میکنی که خیلی شیرین میشی.اتل متل هم بازی میکنی پسرخاله عماد هم خیلی دوس داری اون طفلک نباید دست به هیچ کس بزنه فقط باید با شما بازی کنه.علی .به امیر عباس میگی عبا.امین دوستای جون جونی هستن.با تلفن که صحبت میکنی میگیم کیه پشت خط میگی آریا پسر دایی.که آریا جون شش ماه از شما کوچک تر هستن  . روز پنج شنبه تولدش بود اونم فقط اسم شما رو بلده بگه.ایشالا همیشه سالم باشین تا وقتی بزرگ شدین برادرای عزیزی واسه هم باشین.از دریا رفتن هم خیلی خوشت میاد ولی هوا خیلی شرجی داره نمیشه همیشه رفت اما بعضی روزا که هوا بهتره با هم میریم دریا البته شما با لباس و کفش میری تو آب آخه میترسم چیزی گازت بگیره ایشالا یه روزی دریا تمیز بشه شما هم بدون لباس بری. نفس مامانتی عزیزم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مهرنوش مامان مهزیار
1 تیر 92 9:17
عزیزم بمون سر نمی زنی . من که همیشه بهتون سر میزنم. پیروزی تیم ملی هم مبارک باشه. عکس هاش هم خیلی قشنگ هستند مثل همیشه


مرسی خاله جون.یه چند مدتیه قسمت نظرات برامون باز نمیشه شرمنده دوستان هستیم .
♥متین من♥
2 تیر 92 15:30
آفرین کلی شعر یادت گرفتی گقدر هم بامزه میخونی
عزیزم دریا خوش بگذره ما که نداریم



ممنون خاله جون.شما هم تشریف بیارین تا با هم بریم دریا
مممممممم
15 اردیبهشت 93 0:24