نوروز 91
سلام مهربونم تو قشنگ ترین هدیه خدایی.میدونی پسرم امسال که پیش ما هستی بهترین سال تو همه عمر من و بابایی هست.خیلی خوشحال هستیم که تو پیش مایی.فدای مهربونی هات.فدای خنده هات. خدایا شکرت. ...
نویسنده :
مامان و بابا
21:44
عیدی
مامان امروز رفتیم خونه مامان بزرگ بعدش رفتیم پیش امیر عباس خواب تشریف داشتند تو هم کلی عیدی بدست آوردی ساعت ١١شب اومدیم خونه خودمون .آقا کلی گریه کرد.الان که ساعت ٣شبه مامان بیداره وداره این مطلب رو برات می نویسه.فردا میخوایم بریم خونه بابابزرگ بابایی عید دیدنی .یه مسافرت کوچولو میریم .امیدوارم اذیت نشی. ...
نویسنده :
مامان و بابا
21:43
انتخاب اسم
وقتی می خواستیم اسم تو رو انتخاب کنیم از همه کمک گرفتیم مامان می گفت اسمتو پارسا بذاریم بابا می گفت آیدین هر دومون هم از هر دو اسم خوشمون می اومد مونده بودیم چه کار کنیم ؟ بابایی می گفت چون اسم تو با اسم بقیه بچه های فامیل هم خونی داره همین باشه مثل آرش- آرمان-آرمین -آرین- خلاصه بعد از یک هفته شناسنامتو گرفتیم و اسمتو گذاشتیم آقا آیدین که معنیش میشه روشنی دل مامان و بابا .یه چیز جالب دیگه اسم پسر عمه بابا که پسر دایی مامان هم میشه و تو یک روز به دنیا اومدین گذاشتن پارسا جالب بود مگه نه عزیزم ...
نویسنده :
مامان و بابا
21:41
بهار زندگیمان
سیزده بدر
سلام گل پسر اولین سیزدت بدر دشمنات دربدر رفقات گل به سر خوشیهات صد برابر دیروز با دایی ها رفتیم باغ خیلی خوش گذشت .اما آقایی یه کم از گرما کلافه شده بود ودلش می خواست تو خونه دراز بکشه وموقع غذا هم خواب رفتی و مامان با خیال راحت غذاشو خورد.بعدا عکسات رو میذارم .خوش باشی پسر مامان ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:27
گریه پسملی
بابایی امروز شما رو بغل کرد وداشت با شما بازی می کرد که یه دفعه آقازاده زد زیر گریه وبابایی خیلی تعجب کرد ولی مامان علتش رو خوب میفهمه چون بابا حواسش به فوتبال تلویزیون بوده یه لحظه غافل شده وبا پسملی حرف نزده به آقا بر خورده و بابا برای آروم کردنت از دلقکی که جلو در اتاقت آویزونه کمک گرفت آخه تو وقتی از کنار اون رد میشی پرواز میکنی دوست داری به اون دست بزنی . ...
نویسنده :
مامان و بابا
1:51
برای نفسم
پسرم آیدین دو روز دیگه سه ماهت تموم میشه الهی قربونت برم عزیزم یه هفته است که ختنه شدی خدارو شکر خیلی اذیت نشدی فقط وقتی بردیمت حموم که پانسمانتو باز کنیم یه کوچولو گریه کردی و مامان و بابا هول شدن و بی خیال حموم دادنت شدن و فرداش حموم کردی . پسرم برا خودت مرد شدی مامان فدات شه نفسم ...
نویسنده :
مامان و بابا
1:41
عاشقتممممممممم
دفتر زندگی من اکنون وسعتی دارد به اندازه عشق و چه زیباست به خاطر تو زیستن و برای تو ماندن برای قلب مهربان تو که اولین حکایت بی انتهای عشقم هستی می نویسم دوستتتتتتتتت دارم ...
نویسنده :
مامان و بابا
1:34
قشنگ ترین هدیه خدا
خدایا داره بهار میاد همه چی داره تازه میشه درختا شکوفه میدن .الان سه ماهه زندگی ما بهاری شده شکوفه قشنگ عشقمون جوانه زده .قشنگترین عیدیمون رو ازت چند ماه پیش گرفتیم ممنونیم ازت فقط حالا سلامتیش رو میخوایم سلامتی همه نی نی ها رو .خدایا شکرت. ...
نویسنده :
مامان و بابا
23:42